کویر

یادداشت های روزانه یک دانشجو

کویر

یادداشت های روزانه یک دانشجو

برنده و بازنده ۲

 

برنده مشکلی بزرگ را انتخاب می کند، و آن را به اجزای کوچکتر تفکیک میکند، تا حل آن آسان گردد
.بازنده مشکلات کوچک را آنچنان به هم می آمیزد، که دیگر قابل حل شدن نیستند

.برنده می داند که اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود
.بازنده احساس میکند که اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد

.برنده تمرکز حواس دارد،
.بازنده پریشان حواس است

.برنده از اشتباهات خود درس میگیرد
.بازنده از ترس مرتکب شدن اشتباه، یادگرفته که اقدام به هیچ کاری نکند

برنده میکوشد تا مردم را هرگز نیازارد، مگر در مواقع نادری که این دل آزاری در راستای یک هدف بزرگ باشد
.بازنده نمیخواهد به عمد دیگران را آزار دهد، اما ناخودآگاه همیشه این کار را میکند

.برنده ثروت اندوزی را وسیله ای برای لذت بردن از زندگی می داند
بازنده مال اندوزی را هدف خود قرار میدهد،‌ بنابراین گذشته از میزان انباشت ثروت، هیچگاه نمیتواند خود را برنده محسوب کند، و هرگز برنده نمیشود

.برنده نسبت به فضای اطراف خود حساس است
.بازنده فقط نسبت به احساسات خود حساس است


.بازنده شکستهای خود را ناشی از، تبعیض یا سیاست می داند
برنده ترجیح می دهد که، خود را مسئول شکست هایش بداند، و نه دیگران را ولی وقت زیادی را صرف عیب جویی نمیکند

.بازنده به قضا و قدر اعتقاد دارد
.برنده معتقد است، ما با کارهای درست و اشتباه خود، سرنوشت خویش را تعیین میکنیم

.بازنده از این که بیش از آنچه می گیرد، بدهد، احساس میکند بازنده است
.برنده در چنین موقعیتی احساس میکند که اعتبار خود را برای آینده تقویت می نماید

بازنده اگر از دیگران عقب به ماند، تندخو و خشن میشود، و اگر جلوتر از دیگران باشد، بی احتیاطی میکند
.برنده در هر شرایطی که قرار بگیرد، آرامش و تعادل خود را حفظ میکند

.بازنده از این که خود و یا دیگران به نقایص وی آگاهی یابند، هراسان است
برنده میداند که نارسایی های او جزیی از شخصیت وجودی اوست، در حالی که می کوشد تا آثار ناگوار این نقایص را به زداید، هرگز تاثیر آنها را انکار نمیکند

بازنده هنگامی که از دیگران بدرفتاری میبیند، خشم و ناخشنودی خویش را به زبان نمی آورد و زجر می کشد، و با انتقام گرفتن از خود، شرایط بدتری را پدید می آورد
برنده در چنین شرایطی آزادانه، رنجش و آزردگی خود را بیان نموده، تخلیه ی احساسی میکند، سپس مساله را به فراموشی می سپارد

بازنده به «استقلال» خود می بالد، در حالیکه به واقع در حال خونسردی است. و به کار گروهی» خود می بالد، در صورتی که در حال دنباله روی است، و اراده ای از خود ندارد
برنده میداند که کدام تصمیم ها را به طور مستقل بگیرد، و کدام یک را پس از مشورت با دیگران

بازنده نسبت به برندگان حسادت کرده، و دیگر بازندگان را حقیر میشمارد.
برنده داوری او درباره دیگران با توجه به چگونگی استفاده آنان از توانایی ها و استعدادهای خودشان است، نه بر مبنای معیارهای موفقیت مادی و دنیوی. و برای یک «پسربچه واکسی» که کارش را استادانه انجام میدهد، در مقایسه با یک فرصت طلب تمام عیار احترام بیشتری قایل است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد