-
بدون شرح
شنبه 22 مهرماه سال 1385 09:19
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
-
موفقیت ۴
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1385 11:50
هر چیزی که بتونی تصور کنی و باور داشته باشی، قابل انجام است. -------------------------------------------------------------------- رسیدن به موفقیت هیچ رازی نداره، بلکه نتیجه آمادگی، کار سخت و درس گرفتن از شکستهاست. -------------------------------------------------------------------- مانی
-
موفقیت ۳
یکشنبه 29 مردادماه سال 1385 12:09
موانع آن چیزهای بدی هستند که شما وقتی چشمهایتان را به روی اهدافتان میبندید، آنها را میبینید. ---------------------------------------------------------------------------------- تنها یک ماهی قوی توانایی شنا در برابر جریان آب را دارد، اما حتی یک ماهی مرده هم میتواند در جهت جریان آب حرکت کند....
-
موفقیت ۲
شنبه 28 مردادماه سال 1385 11:07
اگر نمیدانید که کجا میخواهید بروید، فرقی نمیکند که کدام راه را انتخاب میکنید. -------------------------------------------------------------------- عاشق زمانی هستم که مردم بگویند: " نمیتوانم این کاررا انجام دهم" ، چون در تمام عمرم مردم میگفتند: "قصد ندارم این کار را انجام دهم"....
-
برنده و بازنده ۳
شنبه 28 مردادماه سال 1385 10:59
بازنده فکر میکند که برای بازنده شدن و برنده شدن قوانینی وجود دارد، برنده می داند که هر قاعده ای در هر کتابی را، می توان نادیده انگاشت ، جز یکی، «همانی که هستی و میخواستی ، باش» ، تنها برگ برنده ، در دنیا همین است بازنده به کسانی که از خودش قوی ترند، تکیه میکند، و عقده های خود را بر سر افراد ضعیفتر از خویش خالی میکند...
-
برنده و بازنده ۲
سهشنبه 27 تیرماه سال 1385 11:05
برنده مشکلی بزرگ را انتخاب می کند، و آن را به اجزای کوچکتر تفکیک میکند، تا حل آن آسان گردد . بازنده مشکلات کوچک را آنچنان به هم می آمیزد، که دیگر قابل حل شدن نیستند . برنده می داند که اگر به مردم فرصت داده شود، مهربان خواهند بود . بازنده احساس میکند که اگر به مردم فرصت داده شود، نامهربان خواهند شد . برنده تمرکز حواس...
-
موفقیت ۱
سهشنبه 27 تیرماه سال 1385 10:56
ارزش هر چیز در زندگی به اندازه کاری است که برای آن انجام میدهیم. ------------------------------------------------------------- موفقیتها اغلب به سراغ کسانی میآید که جرات عمل کردن دارند. و به ندرت به سراغ ترسوهایی که نگران نتایج هستند، میرود. ------------------------------------------------------------- پیروزی و...
-
نکاتی در مورد موفقیت
سهشنبه 27 تیرماه سال 1385 10:52
از امروز در این بخش نکاتی در رابطه با موفقیت برایتان مینویسم. در واقع این مطالب سخنان افراد مختلف است که من برداشت خودم رو از اونها نوشتم. مانی
-
بی تو online
سهشنبه 20 تیرماه سال 1385 12:07
بی تو On line شبی باز از آن Room گذشتم همه تن چشم شدم . دنبال ID ی تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم شدم آن User دیوانه که بودم وسط صفحه Room , Desktop یاد تو درخشید Ding صد پنجره پیچید شکلکی زرد بخندید یادم آمد که شبی با هم از آن Chat بگذشتیم Room گشودیم و در آن PM دلخواسته گشتیم لحظه ای بی خط و پیغام...
-
برنده و بازنده ۱
سهشنبه 20 تیرماه سال 1385 12:04
برنده متعهد میشود . بازنده وعده میدهد . وقتی برنده ای مرتکب اشتباه میشود، میگوید: اشتباه کردم . وقتی بازنده ای مرتکب اشتباه میشود، میگوید : تقصیر من نبود . برنده بیش از بازنده کار انجام میدهد، و در انتها باز هم وقت دارد . بازنده همیشه آنقدر گرفتار است که نمیتواند به کارهای ضروری به پردازد . هراس برنده از باختن به آن...
-
آموخته ام که ...
سهشنبه 20 تیرماه سال 1385 11:53
آموخته ام که ... آموختهام که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است. آموختهام که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند. آموختهام که پول شخصیت نمی خرد. آموختهام که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند....
-
آف لاین
یکشنبه 18 تیرماه سال 1385 10:33
به زودی مطالب جدید می ذارم. مانی
-
دلم گرفته
یکشنبه 7 خردادماه سال 1385 09:40
امروز دلم گرفته وقتی کارا رو سرم ریخته و وقت کمی برای انجامش دارم یا وقتی یه کاری رو می خوام انجام بدم که تازه گی داره اینطوری میشم. نمیدونم شاید چون احساس می کنم که کنترلی روی اتفاقایی که میافته ندارم، دلهره میاد سراغم. یه سمینار رو برای یکی از درسهام باید آماده کنم، درسها روی هم تلنبار شده و این هفته هم باید برم...
-
جشن فارغ التحصیلی
یکشنبه 7 خردادماه سال 1385 09:32
هفته پیش جشن فارغ التحصیلی بود. نمی دونم شما هم وقتی بعد از چند ماه یه دوست قدیمی رو (که چندین سال رو با هم بودین ) ببینید همین احساس رو میکنید که چه زود گذشت. خوشحال میشید از اینکه دوباره دیدینش، اما از اینـکه دوباره باید از هم جــــدا بشین ناراحتی میاد سراغتون و یا از همون لحظات لذت می برید. خوب من ....... خیلی...
-
کنستانتین
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1385 10:41
هفته پیش داشتم فیلم کنستانتین رو دوباره می دیدم. نمی دونم فیلم کنستانتین رو دیدید یا نه اما یه قسمتش که به نظر من جالب بود، صحبت کنستانتین با گابریل در آخر فیلم بود. گابریل : ... فقط در حالت ترسه که ضمیر شرافتمندانه ات رو می بینی. ... و می تونی خیلی شریف باشی. ... پس... ... بهت درد رو میرسونم. ... بهت ترس رو میرسونم....
-
بدون عنوان
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1385 10:39
اگه چشمت پرسید، بگو ندیدمش . اگه گوشت پرسید، بگو نشنیدمش . اگه دستت لرزید، بگو مال سرماست . اگه پات سست شد، بگو مال ضعفه . ولی اگه دلت ریخت به خودت دروغ نگو وقتی دلم برات تنگ میشه میرم پشت ابرا زار زار گریه میکنم . پس یادت باشه هر وقت بارون رو دیدی بدون که دلم برات تنگ شده وقتی گریه می کنی میگن بچست . وقتی خنده می کنی...
-
داستان کوتاه
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1385 10:35
مادر من مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود. اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت. یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره. خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه؟ به روی خودم نیاوردم ، فقط...
-
روز اول ـ معرفی
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1385 10:05
دوباره سلام فکر می کنم بهتره اول یه کمی در مورد خودم بنویسم. من یه دانشجوی آس و پاسم که بهتره رشته درسیمو ندونین. لیسانس دانشگاه صنعتی اصفهان بودم و الانم تو یه دانشگاه در پیت تو تهران مشغولم. به خاطر یه اشتباه تو انتخاب رشته، گرچه تربیت مدرس قبول می شدم، اما چون این دانشگاه رو زودتر تو انتخابهام گذاشته بودم ناچار شدم...
-
روز اول - ۲۴/۲/۸۵
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1385 09:51
سلام تولدم مبارک. البته منظورم وبلاگه. امروز اولین روزیه که من تو این وبلاگ می نویسم. امیدوارم که بتونم هر چند روز update کنمش. مانی